به گزارش مجله خبری نگار/صراط نیوز، شواهد دیگری پیش از این به این احتمال اشاره کرده بودند، از جمله قطعه کوچکی از کندریت کربنی که در حین عملیات حفاری در سال ۲۰۱۶ در دهانه باقیمانده سیارک یافت شد، دهانهای که در زیر بستر دریا در نزدیکی روستای چیکشلوب در شبه جزیره یوکاتان مکزیک مدفون شده است. محققان گزارش دادهاند که مقادیر کمی از فلز روتنیم را در لایههای زمینشناسی در سراسر جهان اندازهگیری کردهاند که بقایای ناشی از برخورد را نشان میدهد. آنها دریافتند که نمونهها دارای همان مخلوط ایزوتوپهایی هستند که در شهاب سنگهای کندریت کربنی دیده میشود.
میناکشی وادوا (Meenakshi Wadhwa)، دانشمند سیارهشناسی از دانشگاه ایالتی آریزونا که در این مطالعه شرکت نداشت، میگوید: این واقعا مطالعاتی را که قبلا انجام شده بود تقویت میکند. من احساس میکنم خیلی بیشتر مطمئن هستم که چیزی که میبینیم یک کندریت کربنی است. از آنجایی که کندریتهای کربنی بخش کوچکی از برخوردهای امروزی را تشکیل میدهند، این یافته بر بدشانسی کیهانی زمین در ۶۶ میلیون سال پیش تأکید دارد و همچنین ممکن است به توضیح اینکه چرا این رویداد تا این حد مخرب بوده است کمک کند.
لوئیس و والتر آلوارز (Luis and Walter Alvarez)، برای اولین بار این فرضیه را مطرح کردند که سیارکی بزرگتر از کوه اورست میلیونها سال پیش زمین را در نوردید و ابری از خاکستر و غبار را ایجاد کرد که باعث ایجاد یک زمستان جهانی و یک رویداد انقراض دسته جمعی شد. این نظریه در طول دهه ۱۹۸۰ پس از آنکه آلوارزها لایههای رس جهانی را که دوران کرتاسه و پالئوژن را جدا میکند بررسی کردند، اعتبار بیشتری پیدا کرد. آنها دریافتند که بقایا حاوی سطوح بالایی از ایریدیم هستند. ایریدیم فلزی است که در سنگهای زمینی کمیاب است، اما در سنگهایی که از فضا سرچشمه میگیرند رایج است.
مقالهای در سال ۱۹۹۸ نشان داد که وفور فلز دیگری به نام کروم نیز در این مرز به نام مرز کرتاسه–پالئوژن (Cretaceous–Paleogene boundary) افزایش یافته است و با شهاب سنگهای کربنی که به زمین سقوط کردهاند مطابقت دارد. اما کروم در پوسته وجود دارد و ممکن است به لایهها نفوذ کرده باشد و آنها را آلوده کرده باشد. ماریو فیشر-گود (Mario Fischer-Gödde)، کیهانشناس از دانشگاه کلن، میگوید، در مقابل، روتنیوم در سنگهای فرازمینی تقریبا ۱۰۰ برابر بیشتر از سنگهای روی زمین رایج است، که آن را به یک عنصر تشخیصی ایدهآل تبدیل میکند.
او و همکارانش به وفور هفت ایزوتوپ پایدار روتنیم را در پنج نمونه از لایه مرزی کرتاسه–پالئوژن مشاهده کردند و متوجه شدند که نسبتها در همه جا یکسان است که این نشانه خوبی است که آنها از یک جرم میآیند.
کندریتهای کربنی بقایایی از نخستین روزهای منظومه شمسی، یعنی ۴.۶ میلیارد سال پیش، اندکی پس از ادغام و ایجاد خورشید از ابر غولپیکر گاز و غبار، هستند. آنها سرشار از آب، کربن و سایر مولکولهای به اصطلاح فرار هستند که میتوانند به راحتی تبخیر شوند. این نشان میدهد که شهابسنگها زندگی خود را دور از خورشید آغاز کردهاند. کندریتهای کربنی معمولا در طی حدود یک میلیارد سال اول به زمین برخورد کردهاند و تصور میشود که آب و مولکولهای آلی را به زمین آوردهاند که ممکن است به ایجاد حیات کمک کرده باشد. اما امروزه آنها کمتر از پنج درصد از شهاب سنگهایی را که روی زمین میافتند، تشکیل میدهند.
با این حال، برخورد چیکشلوب نسبتا در تاریخ زمینشناسی جدید بوده است.
گمان میرود که کندریتهای کربنی اکنون در قسمت بیرونی کمربند سیارکی بین مریخ و مشتری قرار دارند. شبیهسازیها نشان دادند که چگونه از آن زمان، اثرات گرانشی سیارات میتواند گهگاه سیارکهای کربنی را آزاد کند و آنها را به درون منظومه شمسی بفرستد. آنها دریافتند که سیارکهایی به اندازه چیکشلوب با قطر حدود ۱۰ کیلومتر از این منطقه پرتاب میشوند و هر چند صد میلیون سال یک بار در مدارهای زمین قرار میگیرند.
شناسایی ماهیت چیکشلوب به دانشمندان سیارهشناسی کمک میکند تا درک بهتری از نحوه حرکت سنگهای فضایی در منظومه شمسی در طول تاریخ آن داشته باشند. دانستن اینکه این برخورد غنی از کربن است همچنین نشان میدهد که یک ستون دودهای ایجاد کرده است که به طور ویژه در جلوگیری از نور خورشید خوب عمل کرده و فاجعه را به همراه داشته است.
مطالعات آینده ممکن است این جرم را به یکی از زیرشاخههای کندریتهای کربنی مرتبط کند که از مناطق مختلف منظومه شمسی بیرونی سرچشمه میگیرند. در حال حاضر، دادههای روتنیم نشان میدهد که چیکشلوب بر خلاف گفتههای قبلی احتمالا دنبالهدار نبوده است. دنبالهدارهایی که از آن سوی مدار نپتون میآیند، شبیه کندریتهای کربنی هستند، اما یخ آب اضافی دارند.